همه ما علاقه بسیاری به فرش ایرانی داریم. شاید این علاقه ریشه در گذشته ما دارد. مردم سرزمین ما در اعصار مختلف تلاش کرده اند، هر یک چیزی به فرش این هنر زیبا و گستردنی بیفزایند. زندگی ما ایرانی ها با فرش عجین شده است. و همین مسئله شاید علاقه ما را به دانستن پیشینه فرش بیشتر می کند. با وجود این، شاید کمتر ایرانی باشد که از ریشه ها و پیشینه فرش، این هنر زیبای سرزمین مادری، اطلاعات زیادی داشته باشد. در این مطلب و سلسله مطالب آینده تلاش داریم که اطلاعات مجمل و در عین حال جذابی درباره فرش ایرانی و به خصوص فرش کاشان در اختیار قرار دهیم. بیایید از ابتدا شروع کنیم و با هم نگاهی به معنای قالی یا فرش بیندازیم تا به دنیایر رمز و راز به تدریج وارد شویم.
قالی یا فرش چیست؟
قالی یا فرش نوعی گستردنی بافته شده از الیاف پنبه، پشم و در بعضی موارد ابریشم است که معمولاً برای پوشش زمین به کار میرود. به دست بافتهٔ پُرزدار و گرهدار قالی گفته میشود. از آنجا که قالی و فرش همیشه نقشهای زیبا بر خود داشتهاند، امروزه به جنبهٔ تزئینی آن نیز توجه میشود. از سال ۱۳۹۳ به بعد شهر کاشان به عنوان پایتخت فرش جهان معرفی و این اثر ماندگار در میراث ملموس یونسکو با شماره ۰۰۳۸۳ ثبت گردید. هماکنون بیش از ۱۲۰۰ کارخانه تولید فرش ماشینی و ۷۰۰ کارگاه تولید فرش دستبافت در منطقه کاشان و آران و بیدگل مشغول به فعالیت میباشد. صادرات فرش در ایران یکی از فعالیتهای اقتصادی پر سود محسوب میشود.
واژه قالی یا فرش و واژه های مرتبط با آن از کجا می آیند؟
در زبان پهلوی واژههای گوناگونی برای اشاره به انواع گستردنیها به کار برده میشد: برای قالی نفیس از بَت یا بوپ، برای نمد و فرش از نمت استفاده میشد و برای فرش و بستر از ویستَرْگ که از ویستردن (wistardan) گرفته شده که در فارسی امروز، گستردن گفته میشود.
اما واژهٔ قالی یا غالی از نام شهری به نام قالین (اصل نام شهر مشخص نیست هرچند قلعه و نه شهری وجود دارد که به انگلیسی غالین جاکار و بِرداوان مینامند و در خود ارمنی برداوان میگویند) در ارمنستان که در آن دوران بخشی از ایران باستان بودهاست، گرفته شدهاست. البتّه فرهنگ لغت عمید کلمهٔ قالی را برگرفته از کلمهٔ ترکی قالین به معنای فرشِ پُرزدار که با نخ و پشم به رنگهای مختلف بافته میشود، معنی کردهاست.
معنای «بوب» در لغتنامه دهخدا چنین آمدهاست:
فرش و بساط خانه… فرشی که آن را انبوب نیز گویند… در ارمنی، بوب و پهلوی، بوپ. در تاریخ طبری از ابوجعفر محمد بن جریر طبری (حدود ۲۶۶–۳۱۰) و ترجمه و تألیف ابو علی محمد بلعمی (۳۲۵) واژه «بساط» مترادف فرش آمدهاست. در آنجا از «فرش بهارستان» سخن میرود که در حملهٔ اعراب به ایران از کاخ تیسفون بدست آمدهاست. در معجم البلدان از یاقوت حموی (اوایل سده هفتم هجری قمری) چنین میآید: «بساطی یافتند از دیبا، شصت آرش اندر شصت آرش». در نُزهَة القُلوب حمدالله مستوفی (۷۵۰) از قول ابوعون صاحب کتاب الذیج چنین آمدهاست: «در قالیقلا فرشی بافته میشود که آن را قالی نامند و قالی نسبت اختصاری است به شهر قالیقلا و قالیقلا شهری است در ارمنستان کبیر... از عهد انوشیروان، هنوز ارمنستان بدست ایرانیان بود تا اسلام آمد… «ارمینیاغس» یکی از مردم ارمنستان زمام حکومت… را در دست گرفت. پس از وی زنی به حکومت رسید بنام «قالی» و شهری ساخت و آن را «قالیقاله» نامید که به معنای احسان است.»